دکتر-راموز

دکتر-راموز


راموز: نظم جدید جهانی و محله محوری رسانه ها باید مورد توجه قرار گیرد

دکتر ادریس راموز در سومین نشست تخصصی پیرامون رویداد رج با تاکید بر روند تغییر رسانه ها در نظم نوین جهانی بیان کرد: امروزه ورود رسانه های محلی امری اجتناب ناپذیر است و رسانه به عنوان جزئی از تغییر نظم جهانی خودش را تعریف می کند. رکن اصلی جریان رسانه ای که مبتنی بر لیبرالیسم است بحث تمرکزگرایی می باشد. در مفهوم تمرکزگرایی مونولوگ و تک صدایی وجود دارد. به عباریت در این فرایند ما دارای یک دیکتاتوری رسانه ای هستیم به این معنی که من فکر می کنم و همه باید مانند من فکر کنند. کاری که تمرکزگرایی می کند از بین بردن دو مولفه معنایی زمان و مکان است. یعنی به جهت اینکه بتواند در تئوری های رسانه ای موفق باشد این دو رکن را از بین می برد. زمان به مثابه تاریخ و مکان به مثابه جغرافیا است.

وی افزود: با تغییری که در نظم جهانی در حال رخ دادن است با افول کارکرد تمرکزگرایی مواجه هستیم. این افول در حوزه ی رسانه ها خود را نشان می دهد و می بینیم که آن ها دارند کارکرد مونولوگی خود را از دست می دهند و وارد فاز جدید شبکه های اجتماعی می شوند که البته در همین الگو هم بافت همان حالت مرکز پیرامون را داراست. منتها در نظم جدید آنچه اهمیت پیدا می کند عنصر تاریخ، جغرافیا، هویت، روایت و گفت و گو است. به همین دلیل می بینیم که در نظم جدید رسانه ها اگر بخواهند قصه داشته باشند و نماینده ی هویت، روایت های متنوع و متکثر، جمهوریت، جغرافیا و قصه هایی که در میان مردم بینا ذهنیت ایجاد کرده است باشند باید محله محور شوند. در این میان تهدیدی وجود دارد و آن این است که جریان انتقال از رویکرد تمرکزگرایی به تنوع گرایی به فاشیست رسانه ای تبدیل شود. چیزی که ما امروزه و در چند ماهه ی اخیر علائم و نشانه هایش را در جامعه ی خود می بینیم. فاشیست رسانه ای به معنای استبداد رسانه ای است.

وی در پایان گفت: بر خلاف لیبرالیسم رسانه ای که می گفت من فکر می کنم و دیگران هم باید مثل من فکر کنند فاشیست رسانه ای می گوید که دیگران نباید فکر کنند و فقط من فکر می کنم و دیگران مصرف کننده ی صرف باشند. تهدید این است که در این نقطه به جای بازگشت به فرهنگ و تاریخ برگشت به ایدئولوژی را داریم. ایدئولوژی در فاشیست رسانه ای به معنای تقدم سیاست بر اخلاق است. فاشیست رسانه ای می آید و از عنصر نژاد پرستی، ملی گرایی و حتی مذهب در جهت حفظ اقتدار دولت مرکزی استفاده می کند. در این نقطه جامعه و گروه های خاموش علیه ساختار مذکور شکل می گیرند. یعنی در جایی که ما انتظار داشتیم رسانه های محلی فرصتی برای توسعه تعاملات اجتماعی و رسانه ای برای دولت مرکزی و حاکمیت باشند تبدیل به جریان رقیب آن می شوند.

دیدگاه ها غیرفعال است