موسوی فرد: مهم ترین مسئله در رسانه، انتخاب سوژه است

جناب موسوی فرد، مهم ترین مسئله در رسانه را انتخاب سوژه دانستند. بخشی از سخنان ایشان در کارآگاه مسئله یابی در سوژه های محلی را در ادامه بیان می کنیم.

موسوی فرد: ” اگر شما می خواهید کا رسانه ای انجام دهید، به وجه محتوایی دقت کنید. رسانه شما نباید تبدیل به رسانه زرد شود. اگر بخواهید در بستر رسانه های اجتماعی کار کنید، در دام دو چیز ممکن است گرفتار شوید. اول، ارزش خبری درگیری و نزاع. دوم، ارزش خبری شهرت. گرفتاری در این دو دام شما را تبدیل به یک رسانه زرد یا سیاه نما می کند. در این صورت نمی توانید کمکی به رسانه محلی کنید. شما نباید از رسانه محلی توقع دیده شدن داشته باشید. باید به وجه محتوایی توجه ویژه نشان دهید. رسانه ها امروزه درگیر اقتصاد فاسدی به نام توجه هستند. این اقتصاد فاسد با حاشیه سازی و دست گذاشتن روی سوژه های پر حاشیه ایجاد شده است. شما باید دنبال جذابیت رسانه باشید اما برای آن اصول و چارچوبی را قائل باشید. برای کار رسانه ای پایبند به این موضوع باشید و با رسانه ای که در اختیار دارید، مشکل مردم را حل کنید.”

ایشان در ادامه جلسه درباره شناخت سوژه ها در کار رسانه صحبت کردند: ” سوژه ها از دل شناخت پدیده ها بر می آیند. در صورت نبود شناخت، خود و جامعه را سر کار خواهید گذاشت. برای مثال، کودک همسری پدیده ای اجتماعی است که همه با آن آشنایی دارند. فرض کنید به این پدیده در رسانه بپردازیم. این پدیده شفافی نیست. اول باید ببینیم چقدر این موضوع دقیق است. اتفاق را صریح و شفاف شرح دهید. در رسانه آن چیزی که شما بیان می کنید مهم نیست، بلکه معنایی که مخاطب دریافت می کند مهم است. برای اینکه معنا و پیام هر دو با هم تطابق داشته باشند، باید نهایت شفافیت را ایجاد کنیم. ابتدا باید کودک همسری را درست شرح دهیم. تا مخاطب با معنای دقیق آن آشنا شود. دومین مسئله ای که در پرداخت به یک موضوع باید به آن دقت کنیم، ابعاد موضوع است. برای مثال، ابعاد موضوع کودک همسری چقدر است؟ آیا مشکل عمومی است؟ آیا باید در رسانه محلی به آن بپردازیم؟ در بررسی کیس های ازدواچ، چه تعداد از آن ها مربوط به محله شما می شود؟ این ها سوالاتی است که ابعاد موضوع را مشخص می کند. گام سوم در کار رسانه این است که اگر سوژه در ذهن شما منفی است، نباید آن را به کل جامعه تعمیم دهید. اگر کودک همسری از دیدگاه ما منفی است، باید دید کل جامعه نیز به آن دید منفی دارند؟! اگر این پدیده در شهرهای بزرگ معنا دارند، در شهر های کوچک هم معنادار هستند؟ آن چیزی که شما را درپرداخت به موضوعات متمایز می کند، نوع نگاه به پدیده هاست. زاویه عکاسی و پرداخت به موضوع مهم است، اما مغز محتوایی موضوع مهم تر است. وقتی از وادی فرم به قضیه نگاه می کنید، دچار روزمرگی می شوید. حجم شدیدی از ظرفیت ها در جامعه ای که زندگی می کنیم وجود دارد. بسیاری از گروه های جهادی در کشور فعالیت می کنند که دیده نمی شوند. وجود چارچوب های غلط رسانه ای باعث دیده نشدن اینگونه افراد است.

جناب موسوی فرد برای حسن ختام، اینطور ادامه دادند: ” ما با یک پدیده چند نوع برخورد می توانیم داشته باشیم. برای مثال، آب آشامیدنی در روستایی وجود ندارد. اولین کاری که افراد انجام می دهند این است که عکس می گیرند تا رسانه ای کنند. کار دیگری که افراد انجام می دهند، گزارش گرفتن از مردم روستاست. اگر ظرفیتی وجود نداشته باشد، افراد به سمت مطالبه گری سوق پیدا می کنند. بدین ترتیب برای مردم روستا توقع ایجاد می کنند تا در کمتر از یک ماه بخواهند تا مسئله حل شود. کار رسانه ها به صورت عمومی، درگیر شدن با مشکل است. عادت رسانه ها پرداختن به مشکلات است. بسیاری از افراد می گویند این ماهیت رسانه است. اما واقعیت این است مسائلی که رخ می دهند علت های عمیقی دارند. رسانه باید این علت ها را جستجو کند. رسانه باید درباره چرایی ها نیز صحبت کند. ارکان خبر را که می بینید، صرفا توصیف پدیده های اتفاق افتاده است. اما درباره چرایی بحث نمی شود. انسان رسانه ای باید منفعت خود را در حل مسئله بداند.”

دیدگاه ها غیرفعال است